عید غدیر
1395/06/30 روز عید غدیر بود بزرگترین عید شیعه ها شب عید جشن عقد سارا بود و ما آماده شدیم و رفتیم مراسم جشن با عمه ها و عمو قرار گذاشته بودیم و خوشبختانه سروقت رسیدیمو همه باهم رفتیم محضر، چون جمعیت زیاد بود خانم ها تو محضر بودیم و آقایون رفتن تو حیاط و البته گل پسرم با بابا سعید رفت تو حیاط و حسابی اونجا بهش خوش گذشته بود تو حیاط ی تاب واسه عروس داماد درست کرده بودن که بچه ها همه با هم رفته بودن سوار تاب، نوه های آقا کاظم سه تا دختر خوشگل و ناز هستن که همگی لباس عروس پوشیده بودن یکی تاب رو تکان میداد و دو نفر سوار بودن و آقا امیرعلی کوچولو هم مابین دخترا سوار تاب مگه دیگه پایین میمومدی با توسل به زور آوردیمت البته از تاب سواریت ف...